سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]

قبل از سفر

اواخر اردیبهشت امسال با 3 نفر از دوستان ...
یه جاده خاکی رو بعد از کلی دردسر اومدیم بالا تا رسیدیم آغوزحال یه پناهگاه کوهستانی-جنگلی که یه مغازه داشت و یه زمین مسطح (همین!)



صبحونه رو خوردیم و زدیم به جنگل و کوهستان

 

این عکسه نمیدونم چرا انقدر رویایی شد!

 

 

 

رفتیم یه کلبه ییلاقی برا آدرس پرسیدن که مهمون نوازی صاحبش(اگه اشتباه نکنم آقا پرویز بود ، مرد کارکشته ای بود ، از همه پذیرایی می کرد) چند ساعتی موندگارمون کرد کارش این بود که شیر میگرفت از محلیا و بهشون ماست و کره و پنیر و ... میداد به ما هم نون محلی با ماست اونجا رو داد که خیلی چسبید چایی هم خوردیم و نماز خوندیم و راه افتادیم


اینم تقریباً بلندترین نقطه مسیرمون بود - 2 نفر از دوستام :)

رسیدیم امام زاده(اسمش رو یادم نیست!) دم غروب بود از خستگی نای غذا خوردن هم نداشتم بالای 5 ساعت کوهپیمایی با یه کوله 10 15 کیلویی(اووووه) کنار امامزاده چادر زدیم و خوابیدیم نزدیکیای صبح هم سر و صدای دعوای گرازها از بیرون چادر میومد که با سلام و صلوات تا روشن شدن هوا تو چادر موندیم و بعدش صبحونه و برگشتیم.

مناظرش واقعاً رویایی بود جای همتون خالی

اینم وبلاگ ترتیب دهنده سفر




هادی نظیفی ::: دوشنبه 89/7/5::: ساعت 10:9 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 7


بازدید دیروز: 14


کل بازدید :16599
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<